لطفا نظر خود را در مورد اصل ششم منشور بيان کنید:
۶. هويت مجازی نويسنده يا نويسندگان وبلاگها يا کسانی که در نظرخواهیها شرکت میکنند يا به هر نحو ديگری در فضای اينترنتی فعاليت میکنند محترم است و افشای آن تحت هيچ شرايطی و به هيچ بهانهيی مجاز نيست.
16بیان و اندیشه:
هاله:
کاملا" موافق میباشم.
با توجه به بحثهای مقدماتی انتظار داشتم اين اصل مخالفان جدي داشته باشد که ظاهرا تا اينجا همهی دوستان که نظر دادن موافق بودن.
نه تنها موافقم بلکه فکر ميکنم
نويسندگان وبلاگ ها چه در ايران و
چه در خارج از ايران بايد انچنان هوشيار
باشند که با توجه به شرايط هويت واقعي
خود را براي احدي فاش ننمايند . نانا
با اصل موافقم
من بازم موافقم:)
با اصل ششم موافق هستم .
آرتا رود
پولاد عزيز!
افشای شخصيتهای مجازی مختلف از نظر من بلامانع است. اساس بايد اين کار را صورت بگيرد. به نظر من اگر شخص واحدی با دو يا چند نام مجازی فعاليت ميکند و از اين دو يا چند نام مجازی سواستفاده میکند بايد افشا شود و حتا از کانون اخراج شود. نوشتن آیپی در اين جهت است چون از روی آیپی نمیتوان پی به شخصيت واقعی کسی برد اما شايد بتوان شخصيتهای مجازی شخص واحدی را افشا کرد.
يادم رفت اينو بگم که من صد در صد با حرف تو موافق هستم. اگر افشای آیپی منجر به لو رفتن شخصيت حقيقی شود حتما بايد از آن اجتناب کرد.
راستاش من نفهميدم چطور خيليها –از جمله شبح- IP ديگران را افشا ميکنند ولي چنين بندي را پيشنهاد ميکنند؟ توجيهاي که شبح ارايه داد به نظرم قابل قبول نيست. شمارهي IP ميتواند باعث مشخص شدن کاربر استفاده کننده باشد (اينکه در ايران اکثر افراد IP شخصي ندارد، به دليل مشکلات فني است و مطمئنا تا چند سال ديگر اينگونه نخواهد بود). به نظرم يا اين دوستان نميبايست از اين پس IPها را افشا کنند يا اينکه "موافقت"شان غيرحقيقي است. به نظرم روي اين بند بايد بيشتر بحث شود.
سلام ... بدلیل قهار بودن قمحوری کاملا متوجه هستم که چرا اکثر دوستان موافقند. مشکل من فقط با جمله آخر هست که چه جوری میخواهیم یکنفر را ازین کار منع کنیم.
بخاطر همین خواهش دارم که این جمله جور دیگر نوشته شود. یعنی منظورمان را بگوییم بدون اینکه منع کنیم.
اگر اشتباه نکنم خواست اول ما جلوگیری از منع و ممنوع کردن هست و اگر ما میخواهیم نشان دهیم که بدون ممنوعیت هم ممکن هست بایستی اول خود راهی پیدا کنیم ونه اینکه بگوییم دیگران نباید ممنوع کنند اما ما مجبوریم بعضی چیزها را ممنوع کنیم. که این روش آنانی هست که ما برای مقابله با روش این کانون را میخواهیم براه بیندازیم.
پیشنهاد:
۶. هويت مجازی نويسنده يا نويسندگان وبلاگها يا کسانی که در نظرخواهیها شرکت میکنند يا به هر نحو ديگری در فضای اينترنتی فعاليت میکنند محترم است بياييد به همديگر احترام بگذاريم و هویت مجازی را افشا نکنیم.
اگر ميگوييد غیر ممکن هست و کسی حرف گوش نمیکند، میگویم کسی که نمیخواهد عمل کند از ممنوعیت هم هراسی ندارد
در ضمن پیشنهادی در مورد شيوه رای گیری در پنلاگ دو و گروه یاهو کردم که بنظر من حداقل امتحان کردنش ضرری ندارد و اینجا هم دوباره مینویسم برای دوستانی که هنوز نخوندند:
پيشنهادی در مورد استفاده گروه:
بنظر من شرکت کم دوستان در رای گيری بخاطر نخواندن پستها (چونکه زياد بودند) بود. اما چونکه بتوانيم بحث درين گروه را ادامه دهيم و دوستانی که نميخواهند هر پستی را بخوانند بتوان خبر کرد، همه اعضای گروه ياهو طرز گرفتن پست از گروه را به Special notices تغير دهند. بامداد هم زحمت بکشد و کسانی را که تغيير ندادند (چونکه بيخبرند؟!) تغيير دهد. اينچنين ميشود به گفتگو ادامه داد و هرکی که ميخواهد در تمامی گفتگو شرکت کند ميتواند با وارد شدن در گروه همه یا چندی از پستها را بخواند و پستهای خود را معمولی پست کند. هروقت هم نوبع رای گيری شد یک پست بعنوان Special notices برای همه اعضا فرستاده شود و طرز رای دادن هم مختصر توضيح داده شود!
و در پنلاگ هم گفته شود که رای گیری درمورداصل فلان شروع شده و بسار روز تمام خواهد شد.
با این اصل 100% موافقم!
سولوژن عزيز!
من چيزی را توجيه نکردم. گفتم اگر نوشتن ایپی موجب لورفتن شخصيت حقيقی کسی بشود نبايد اين کار را کرد.
تا حالا هم که چنين اتفاقی نيفتاده يعنی کسی ايپی کسی را ننوشته بعد معلوم بشه اون شخص کيه و فراموش نکن ما مشکلمون در ايرانه به هر حال اين بحث ربطی به اين اصل نداره. ما هم اين اصل را قبول داريم خب در عمل اگر تو نشان دهی که نوشتن ایپی موجب لو رفتن شخصيت حقيقی افراد میشه بايد ننويسيم!
آرمين عزيز!
اين مثل اين میماند که تو بگویی گفتن اين که کشتن انسانها ممنوع است نوعی ممنوعيت است و هر ممنوعيتی بد است! در عوض بايد گفتن آدمها خواهش میکنيم همديگر را لطفا نکشيد!
در ضمن ما ابزار اجرایی چندانی نداريم اما میتوانيم اعلام کنيم اين کار مجاز نيست و نبايد صورت بگيرد اگر توسط هر کسی صورت گرفت نسبت به آن اعتراض میکنيم!
سلام ... شبح عزیز منظورم از لفظ این ماده بود که یکجوری قهار بود اما اینجوری که الان تو در کامنت گفتی خیلی بهتر هست. در مورد قتل خب من با قتل مخالفم اما من یکی زورم نمیرسد که منعش کنم بنابرین به قتل حال چه قانونی (اعدام) باشد و چه غیرقانونی اعتراض میکنم. برخلاف دولتهایی که میگویند تو نباید بکشی اما من وظیفه دارم آدمکشی کنم.
وقتی من ماده 6 رو میخونم انتظار دارم که اگر کسی این را زیر پا گذاشت بایستی مجازات شود و همانطور که خودت گفتی ما ابزار اجرایی نداریم.
یعنی مخالفت من را با ممنوعیت به کنار بگذاریم اما واقعا ممنوع نمیتوانیم بکنیم و وقتی که نمیتوانیم چرا صدا را عوض نکنیم و تازه هم اگر هم میتوانستیم من طرفدار عوض کردن صدا بودم.
های
من موافق این اصل هستم.
بای
سیامک
khakeiran.blogspot
Post a Comment
<< خانه